سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام بابا ... خوابم نمیاد

 

دلم برات تنگ شده ،شدم مثل بچه ها که بهانه میگیرن

 

میدونی بابا روز جمعه قراره سنگ قبرت رو بزارن

 

چرا رفتی  که سنگ قبرت اینطور حسرت تو دلم بزاره ...

 

بابای عزیزم 8 ماهه که رفتی هنوزم سفر ت دلتنگم کرده

 

میدونم بابا اینجایی ونامه ام رو داری میخونی ، تو رو خدا

 

بیا تو خوابم .............دوستت دارم خداوند مواظبت باشه.

 

راستی بابا جونم ............ امروز مامان برات ختم قرآن هدیه میکنه

 

همه هستن تو هم بیا منتظریم ...

 

آخ پدرجان سفرت کمرم راشکست .قربانت دخترت

 

پنجشنبه ساعت 3/20 بامداد نامه ای از طرف دخترت ن .ق



[ پنج شنبه 93/7/10 ] [ 3:24 صبح ] [ ن. قاسمی ]

نظر

روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود.
علت ناراحتی اش را پرسید. شخص پاسخ داد :در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم.
جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.
سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟
مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.
سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچد.  آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟
مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.
سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟
مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.
سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی.
آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود ؟
و آیا کسی که رفتارش نا درست است، روانش بیمار نیست ؟
اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟
بیماری فکری و روان نامش "غفلت" است. و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.
پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده.
بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است.



[ جمعه 93/5/3 ] [ 12:52 صبح ] [ ن. قاسمی ]

نظر

از  فراقت ، بیقرارم  ،  بیقرارم   ای پدر

دل  ز مهرت برندارم  ، برندارم   ای پدر

رفتی داغت بردل ما ، بردل ما  ماند پدر

از غم تو تاب ندارم ، تاب ندارم   ای پدر

کو به کومن هی بگردم،هی بگردم نیست پدر

 

دل نوشته ...جمعه 93/3/23 ساعت 2/10 بامداد ...عزیزم دوستتدارم دیدارتاقیامت ...ولی میترسم جایگاهم پایینتر از تو باشد ..کجا تورابیابم پدرجان .......



[ جمعه 93/3/30 ] [ 12:36 عصر ] [ ن. قاسمی ]

نظر

چت با جنس مخالف

چت با جنس مخالف
چت با جنس مخالف

9/98 % باجنس مخالف چت می‌کنند

گفتگو با دکتر کتایون خوشابی درباره گفتگوهای اینترنتی

تحقیقات متعددی که در زمینه انگیزه افراد برای روی آوردن به چت صورت گرفته، نشان می‌دهد که هم‌فکری یا هم‌دلی، تفریح، وقت‌گذرانی یا سرگرمی و دوستی با جنس مخالف، سه مورد از مهم‌ترین دلایل گپ‌زنی در اتاق‌های اینترنتی است. به گزارش یک سایت اینترنتی از یک نظرسنجی، از مجموع سه هزار و 118 نفر بازدید‌کننده این سایت که در این نظرسنجی شرکت کرده بودند، 32 درصد آنها برای تفریح، 7/22 درصد برای دوست‌یابی و 5/12 درصد برای همسریابی و ازدواج از چت استفاده می‌کنند. در این مورد مصاحبه‌ای داشته‌ایم با خانم دکتر خوشابی فلوشیپ روان‌پزشکی کودک و نوجوان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.

آیا می‌توان گفت جوانان و آدم‌های تنها، بیشترین کاربران اتاق‌های گفتگوی اینترنتی هستند؟

بله. افراد تنها و تعداد زیادی از جوانانی که مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی ضعیفی دارند از مشتریان ثابت چت روم‌ها محسوب می‌شوند.

چرا این‌طور است خانم دکتر؟

به دلیل اینکه در چت‌روم‌ها نیازی به رعایت چارچوب‌ها و استانداردهای رایج در روابط میان فردی و اجتماعی نیست. این افراد به راحتی با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند و در این فضاها هر کس براساس نیازی که در خود حس می‌کند، وارد می‌شود. برخی افراد از مناسبات متناقض اجتماعی، واقعیت‌های تلخ زندگی، ناکامی‌های گذشته و کنونی خسته هستند و برای افرادی دیگر تنها جنبه سرگرمی دارد و جبران کننده نیازهای ارتباطی آنها در دنیای واقعی است.

آیا این افراد با چت کردن از نظر روانی اقناع می‌شوند؟

ببینید، گذشته از کسانی که ارضاء نیازهای روانی، آنها را به چت روم‌ها می‌کشاند، عده‌ای از افراد به قصد مزاح و فریب دیگر کاربران وارد چت‌روم‌ها می‌شوند و از دادن اطلاعات غلط و دست انداختن دیگران لذت می‌برند. البته یکی از دلایل دیگری که گروهی از افراد به چت روی می‌آورند، این است که مجبور نیستند برای هیچ مساله‌ای پاسخگو باشند. شاید به همین علت است که گفتگو درباره مسایل جنسی، ابراز عشق و احساسات و بیان اسرار و درددل‌های خصوصی در این فضاها به راحتی صورت می‌گیرد.

در این فضاها، افراد بیشتر ترجیح می‌دهند که با چه کسانی چت کنند؟

طبق تحقیقات انجام شده، بیش از 50 درصد افراد ترجیح می‌دهند با افراد متنوع و ناشناس و کمتر از یک سوم افراد تمایل داشته‌اند با افراد آشنا چت کنند. همچنین 9/98 درصد تمایل دارند با افراد غیر همجنس چت کنند. بنابراین می‌توانیم بگوییم که فضای غالب در محیط چت روم‌ها گفتگوهای دوستانه جوانان غیرهم‌جنس است که با نیت ارضای کنجکاوی، آشنایی، سرگرمی و تفریح و ماجراجویی انجام می‌گیرد.

آیا گفتگو درباره مسایل جنسی در فضای اینترنت می‌تواند آسیب‌رسان باشد؟

وقتی محتوای چت به مسایل جنسی کشیده می‌شود، پیامدهای منفی بسیاری را به دنبال خود می‌آورد. نمونه‌ای از این پیامدها که تقریبا از طرف بیشتر کاربران تجربه شده است، عبارت است از روحیه‌ای خسته و خرد شده، احساس پوچی و ناکامی، شکسته شدن حریم‌های اخلاقی، فحشا و سوءاستفاده جنسی، اختلالات رفتاری از قبیل خودارضایی ، بی‌اعتمادی به جنس مخالف، ترویج خشونت، بی‌بندوباری، تلف شدن وقت و پول.

پس این فضاها می‌تواند محیطی کاملا غیراخلاقی و بی‌بند و بار را هم فراهم بیاورد؟

بله، این امر اتاق‌های گفتگوی اینترنتی را به شکل محیطی که امکان استفاده پورنوگرافیک یا هرزه‌نگاری از آن وجود دارد،‌ درمی‌آورد. اعتیاد اینترنتی در سه مرحله اتفاق می‌افتد. تداوم استفاده، زیاد شدن ساعات مصرف و مرحله اعتیاد واقعی.

آیا خطری هم این افراد را تهدید می‌کند؟

در صورت بی‌توجهی می‌تواند بسیار خطرناک شود. اختلالات خواب و کم‌خوابی، افت تحصیلی شدید، کاهش وزن به علت اختلالات سیستم تغذیه‌ای بدن، بالا رفتن دامنه تنش‌های عصبی، کاهش فعالیت‌های اجتماعی، قانون‌گریزی، فقدان مسوولیت‌پذیری در خانه، خشونت بیش از حد، پرخاشگری، تغییر عادت‌های رفتاری و ابتلا به سردردهای عصبی را می‌توان از جمله عوارض اعتیاد به اینترنت برشمرد. توجه داشته باشید که افراد معتاد به اینترنت صرفنظر از جنسیت، سن و مقطع تحصیلی بدون هیچ منظور و هدفی، تنها برای یافتن چیزهای جدید و مهیج در این شبکه پرسه می‌زنند که معضلات اقتصادی، بیکاری و نبود امنیت شغلی آن را تشدید می‌کند.

چه مشکلاتی در تعاملات خانوادگی و اجتماعی این افراد ایجاد می‌شود؟

برای افرادی که اسیر اینترنت شده‌اند، دنیای مجازی چت روم‌ها به راحتی جایگزین‌ افراد فامیل، دوستان، تحصیل، اشتغال و خواب می‌شود، به طوری که بعضی از جوانان از ساعت 10 شب تا 4 صبح وقت خود را صرف اینترنت می‌کنند و به طور هفتگی 40 تا 50 ساعت را در دنیای مجازی می‌گذرانند و از دنیای واقعی که در آن زندگی می‌کنند، فاصله می‌گیرند. در بسیاری از موارد آشنایی‌های اینترنتی منجر به بروز اختلافات شدید خانوادگی و گاه متارکه و طلاق می‌شود.

چه راه‌حلی برای ترک این اعتیاد تجویز می‌کنید؟

مهم‌ترین راه‌ چاره ترک اعتیاد اینترنتی، کنترل کمیت و کیفیت اتصال به اینترنت است. همچنین مقید کردن فرد به برنامه زمان‌بندی شده برای اتصال به اینترنت و بیرون زدن از محیط مذکور، برنامه‌ریزی مرتب برای گذراندن وقت به روش‌های جایگزین مانند پرداختن به فعالیت‌های ورزشی، هنری و غیره از روش‌های ترک اعتیاد اینترنتی است.
اگر فاصله میان این دنیای مجازی و دنیای واقعی زیاد شود، چه مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد؟
هر قدر فاصله میان دنیای واقعی و تخیلی افراد بیشتر شود، احتمال بروز افسردگی و اختلالات روان‌شناختی در افراد نیز بیشتر می‌شود. نکته جالب اینجا است که این عوارض بیشتر شامل آن دسته از اشخاصی می‌شود که از اعتماد به نفس پایین‌تری برخوردارند. این افراد ممکن است احساس کنند که تنها در شبکه اینترنت و ارتباطات مجازی می‌توانند موفق باشند و مکانیزیم‌های سازگاری آنان در رویارویی با مسایل و مشکلات روزمره و استرس‌های معمول زندگی دیگر کارآیی لازم را نداشته باشد، به همین دلیل پس از بازگشت به واقعیت دچار یاس دایمی و یا افسردگی می‌شوند.
ولی هنوز خیلی‌ها ترجیح می‌دهند به جای ارتباط در فضای واقعی جامعه، به فضای مجازی چت روی بیاورند؟
واقعیت این است که خارج از فضای مجازی، امکان بحث و گفتگو درباره مسایل ارتباطی میان دختران و پسران خیلی محدود است و به طور معمول، خانواده‌ها اجازه چنین کاری را به فرزندان خود نمی‌دهند. این در حالی است که در اینترنت به چند دلیل فضای مناسبی برای گفتگو فراهم است. یکی از این دلایل این است که ناشناخته ماندن مراجعان در اینترنت به نوعی رفتار غیرمسوولانه را در فرد شکل می‌دهد و مرتب تقویت می‌شود در نتیجه فرد بدون هیچ دردسری می‌تواند با مفاهیم جدیدی در هر زمینه‌ای آشنا شود.
منبع:www.salamat.com


[ چهارشنبه 93/3/28 ] [ 12:8 عصر ] [ ن. قاسمی ]

نظر

چگونه از وقتمان بیشتر استفاده کنیم؟
زمان روی سراشیبی گذر
از دور مثل کوه‌های کلیمانجارو به نظر می‌رسد، نزدیک که می‌شوید، می‌بینید تپه ماهوری ناچیز بوده است. این حکایت عمر آدم‌هاست؛ اگر به کودکی 10 ساله بگویید 60 سال دیگر زندگی می‌کند، به خیالش زیاد است، اما اگر از پیرمردی 70 ساله بپرسید، عمر برایش چطور گذشته است، می‌گوید: به چشم برهم زدنی.

همه ما مجله‌ها و کتاب‌هایی در خانه داریم که وقت نکرده‌ایم حتی ورق بزنیم‌شان، سفرهایی دور و دراز که در هیچ تعطیلی نتوانسته‌ایم برنامه‌مان را برای آنها تنظیم کنیم و شماره تلفن‌هایی در دفتر تلفن‌هایمان که دلمان برای صاحبان آنها تنگ شده است، اما فرصتی برای شنیدن صدای آنها نداشته‌ایم. همه ما رویاهایی داشته‌ایم که نتوانسته‌ایم بخشی از زمانمان را برای دست یافتن به آنها اختصاص بدهیم.

در کنار ما اما کسانی هم هستند که همیشه وقت برای همه کارهایشان دارند. به همین خاطر، کمتر حسرت عمر رفته را می‌خورند. این آدم‌ها همان‌هایی هستند که ارزش وقت را بهتر از دیگران می‌فهمند و به برنامه‌ریزی برای زمانشان اعتقاد دارند و به همین دلیل است که ما هم می‌خواهیم روش‌هایی برای بهره‌وری بیشتر از وقت‌تان را یادتان بدهیم تا در آینده، حسرت روزهای رفته عمرتان را نخورید.

بنویسید، بنویسید، بنویسید

پیشتر هم برایتان گفته‌ایم که نوشتن درمان خیلی از دردهاست. تعریف کرده‌ایم که گاهی وقت‌ها، اگر آدم افسرده باشد، نوشتن حالش را بهتر می‌کند یا اگر خشمگین باشد، نوشتن خشمش را فرو می‌نشاند، اما علاوه بر اینها، نوشتن در مدیریت زمان هم به شما کمک می‌کند.

کسانی که برنامه‌های روزانه‌شان را می‌نویسند، سریع‌تر از آنها که چیزی نمی‌نویسند، کارهایشان را انجام می‌دهند. می‌دانید چرا؟ فرض کنید کارهایی که باید در طول روز انجام دهید، مجموعه‌ای از کارت‌های مقوایی کوچک است که در سبدی روی هم ریخته است.

برای به یاد آوردن این‌که در هر ساعت از روز قرار است چه کار کنید، ناچارید هر بار کارت‌های داخل سبد را زیر و رو کنید و عنوانشان را بخوانید و از میان آنها یکی را برای انجام دادن انتخاب کنید.

این وقفه‌ها اگرچه در ظاهر زیاد نیست، اما اگر مجموع آنها را در طول روز جمع بزنید، رقم بزرگی می‌شود. از طرفی شما ناچارید دائما مجموعه کارهای روزانه را در ذهن خود مرور کنید که این وضع باعث می‌شود نتوانید متمرکز باشید.

اما اگر مجموعه آن کارت‌های رنگی را براساس اولویت انجام بچینید، آن وقت با سرعت بیشتری انجام‌شان می‌دهید و به این ترتیب در وقت‌تان صرفه‌جویی می‌کنید.

حتما می‌دانید که منظور ما از چیدن آن کارت‌های کوچک در ذهن‌تان، نوشتن کارهای روزانه روی کاغذ است. شما باید هر شب، پیش از خواب، برنامه‌کاری روز بعد را براساس اولویت انجام‌شان روی کاغذ بنویسید تا هم از آشفتگی ذهنی در طول روز خلاص شوید، هم بهتر تمرکز کنید و هم در وقت‌تان صرفه‌جویی کنید.

یادتان باشد برنامه را با جزئیاتش بنویسید و همیشه کمی وقت اضافه هم برای حوادثی که انتظارشان را ندارید، پیش‌بینی کنید. یک برنامه کاری خوب باید انعطاف‌پذیر باشد، یعنی اگر شرایطی پیش آمد که گمان کردید باید زمان انجام برخی کارها را با هم عوض کنید، درنگ نکنید.

هر موفقیتی جایزه دارد

هرگاه در یکی از بخش‌های برنامه‌ریزی روزانه‌تان موفق می‌شوید، به خودتان جایزه بدهید. مهم است که حتما زمانی را در برنامه روزانه برای تشویق خود، در نظر گرفته باشید.

برای مثال پزشکی را می‌شناسم که بشدت سرش شلوغ است. او مدتی است برنامه‌های روزانه‌اش را می‌نویسد. می‌دانید برای هدیه دادن به خودش از چه روشی استفاده می‌کند؟

نکته: یادتان باشد برنامه را با جزئیاتش بنویسید و همیشه کمی وقت اضافه هم برای حوادثی که انتظارشان را ندارید، پیش‌بینی کنید. یک برنامه کاری خوب باید انعطاف‌پذیر باشد، یعنی اگر شرایطی پیش آمد که گمان کردید باید زمان انجام برخی کارها را با هم عوض کنید، درنگ نکنید

او عاشق یک سریال تلویزیونی است و مدتی است مجموعه سی‌دی‌های آن سریال را خریده است و هر روزی که موفق می‌شود به برنامه‌های نوشته شده‌اش عمل کند، روی کاناپه‌اش لم می‌دهد و سریال محبوبش را تماشا می‌کند.

می‌پرسید اگر موفق نشد چه می‌شود؟ هیچ! بخش جایزه را حذف می‌کند. سی‌دی‌هایش در کمد می‌مانند و او به جای تماشای سریال، وقتش را صرف جبران کارهای عقب‌افتاده‌اش می‌کند.

متمرکز باشید

شاید بتوانید هم با تلفن صحبت کنید، هم نامه‌ای را بخوانید، هم تلویزیون تماشا کنید، هم رخت‌ها را اتو کنید و هم به گلدان‌های روی تراس فکر کنید که باید خاکشان را سرفرصت عوض کنید! اما پیشنهاد ما این است که حتی اگر توانایی انجام چند کار را در زمانی واحد دارید، به هر حال، این شیوه را امتحان نکنید، چون با این آشفتگی فکری، تمرکزتان کم می‌شود. در عوض بهتر است در هر زمانی، روی انجام یک کار متمرکز شوید و وقتی آن را تمام کردید، سراغ بعدی بروید.

کجاست خط پایان؟

مردم از ضرب‌الاجل بیزارند، چون تعیین خط پایان، خاطرشان را نگران می‌کند و آنها را وامی‌دارد به بهره‌وری از زمانشان فکر کنند، اما گرچه ضرب‌الاجل هر کسی را دلواپس می‌کند، شما برای خودتان خط پایان تعیین کنید و مطمئن باشید پس از مدتی به این نوع زمان‌بندی عادت می‌کنید.

به این نکته هم توجه داشته باشید که همیشه کمی بیشتر از آنچه را پیش‌بینی می‌کنید، برای ضرب‌الاجل اختصاص دهید تا در صورتی که اتفاقی پیش‌بینی نشده افتاد، برنامه‌ریزی‌هایتان به‌هم نخورد. برای مثال فرض کنیم که امروز می‌خواهید مجله‌ای خانوادگی را به شکل کامل مطالعه کنید. با توجه به متوسط سرعتی که در مطالعه دارید، حدس می‌زنید که این کار را یک‌ساعته تمام کنید، اما وقتی قرار است ضرب‌الاجل تعیین کنید، شیوه درست این است که به جای آن، یک ساعت و ده دقیقه را در برنامه‌ریزی روزانه به این کار اختصاص بدهید.

این ده دقیقه سوپاپ اطمینانی است که باعث می‌شود اگر اتفاق پیش‌بینی نشده‌ای هم افتاد مثلا دوستی به شما تلفن زد، بتوانید همچنان در برنامه‌ریزیتان باقی بمانید و در صورتی که اتفاقی نیفتاد و شما کارها را در 60 دقیقه تمام کردید، آن وقت آن ده دقیقه همان‌طور که پیشتر هم گفتیم، می‌شود زمانی برای جایزه دادن به خودتان.

هدف‌های دور و دراز تعیین کنید

هر روز که از زندگی می‌گذرد، هریک از ما ممکن است اهداف اصلی زندگی‌مان را فراموش کنیم. از طرفی، خیلی‌ها هم «باری به هر جهت» زندگی می‌کنند و معتقد به «هرچه پیش آمد، خوش آمد» هستند و اصولا حوصله برنامه‌ریزی‌های بلندمدت را ندارند، اما این شیوه زندگی آدم‌های موفق نیست، آنها علاوه بر این‌که برای کوتاه‌مدت‌شان برنامه‌ریزی می‌کنند، اهدافی هم برای آینده دارند.

ضرب‌الاجل برخی از این اهداف، هفتگی، برخی ماهانه و برخی سالانه است. باور به اهداف بلندمدت هم به شما کمک می‌کند در اولویت‌بندی برنامه‌های کوتاه‌مدت‌تان، منطقی‌تر رفتار کنید و هم انگیزه‌ای برای پرتلاش بودن به شما می‌دهد.

شما مسئول همه کارها نیستید

یک برنامه‌ریز زمانی موفق، کسی نیست که همه کارها را خودش در کوتاه‌ترین زمان ممکن انجام دهد؛ بلکه کسی است که بخوبی می‌داند هر بخش از کارها، از عهده چه کسانی برمی‌آید، برای مثال فرض کنیم شما می‌خواهید برای اداره کارهای منزل برنامه‌ریزی کنید. روش درست برنامه‌ریزی این نیست که همه کارها را خودتان انجام دهید؛ بلکه شیوه درست این است که با سنجش توانایی‌های هریک از اعضای خانواده، به آنها هم مسئولیت‌هایی بسپارید.

شاید این مسئولیت‌ها کوچک باشد و به ظاهر به زمان کمی برای انجام‌شان نیاز باشد، اما حسنش این است که همین زمان‌های کوچک، وقتی با هم جمع می‌شود، به دریایی از ساعت‌ها و روزها تبدیل می‌شود که نباید تمامش از روزهای عمر شما کم شود.

مریم یوشی‌زاده



[ چهارشنبه 93/3/28 ] [ 11:47 صبح ] [ ن. قاسمی ]

نظر

::

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
دریافت کد فال حافظ