اگر خیانت دیدید دست نگه دارید!
خیانت دارای پیامدهای مخربی در رابطه میان زوجین به همراه دارد . در اینجا برخی از واکنشهای متداول ـ بهخصوص واکنشهایی را که در مدت کوتاهی پس از این اتفاق از فرد سر میزند ـ بررسی میکنیم و سپس، راهحلهایی برای کنار آمدن بهتر با این موقعیت ارائه خواهیم کرد. یکی از شایعترین واکنشهایی که فرد خیانتدیده از خود نشان میدهد خشم و انزجار فراوان از فرد مقابل است که ممکن است آن را به صورت فکر خیانت و مقابله به مثل، کشتن و از بین بردن طرف مقابل یا رقیب یا هرگونه صدمه دیگر به فرد یا موقعیت اجتماعی و احترام و آبروی او نشان دهد.
از سوی دیگر، فرد به احتمال زیاد ممکن است دچار افکار مربوط به سرزنش خود شود و به دنبال نشانههایی مبنی بر وجود عیب یا مشکلی در خودش باشد. این اتفاق میتواند تا حدی شدت پیدا کند که فرد را به سوی خودکشی و یا از سوی دیگر تلاشهای افراطی و نالازم برای تغییر خود ـ حتی تا سرحد جراحیهای پرهزینه و خطرناک زیبایی ـ بکشاند. اگرچه برخی از این واکنشها تا حدی طبیعی هستند و اصولاً نمیتوان از فرد خیانتدیده انتظار داشت غمگین یا عصبانی نباشد، میتوان با اتخاذ راهحلهای درستتر و پختهتر واکنش درستتری انتخاب کرد. برخی از راهکارهایی را که در این زمینه میتواند مفید باشد در این جا بررسی میکنیم.
دست نگه دارید
پس از پی بردن به خیانت خیلیها دست به اقداماتی میزنند که بعدها خودشان را شرمنده و پشیمان میکند. این کارها ممکن است رفتارهایی چون تلفن زدن به دوستان، والدین یا همکاران فرد مقابل و بردن آبروی او در برابر دیگران، راهانداختن دعوا و سروصدای زیاد در محل کار او، موارد شدیدی مانند شروع یک رابطه جدید یا درگیر شدن در روابط نامشروع بدون چارچوب و حسابنشده صرفاً برای انتقام گرفتن از فرد مقابل را شامل شود. بنابراین، به نظر میرسد که بیش از هر چیز صبر و تحمل زیاد و جلوگیری از هر اقدام غیر عاقلانهای دارای اهمیت فراوانی است.
یکی از مهمترین نکاتی که در اینجا باید ذکر کرد این است که حتماً از برقراری ارتباط با فرد دیگری برای جبران خلأ فرد مقابل یا تلافی کار او اجتناب کنید. در بسیاری از موارد، پس از مشاوره، با بررسی اوضاع و یا کاهش التهاب و ناراحتی ناشی از این امر و پشیمانی فرد مقابل، ممکن است دو طرف تصمیم بگیرند به ارتباط خود ادامه دهند. در اینجا، حضور فرد سوم (یا به عبارتی، چهارم) که صرفاً برای پوشاندن خلأ فرد خیانتدیده یا انتقام از او وارد ماجرا شده است، بسیار مشکلساز خواهدبود. مرد جوانی که از ارتباط خود با نامزدش بسیار راضی است. به رغم علاقه شدید به نامزدش، فریب دختری جوان را خورد اما نامزدش با صبر و حوصله پس از پی بردن به موضوع توانسته بود برخوردی منطقی نشان دهد و ارتباط خود را حفظ کند.
بنویسید
یکی از بهترین و کارکشتهترین مشاورانی که میتوانید در شرایط سختی به او تکیه کنید صبر و تحمل است. شاید یکی از بهترین راهها برای بهکار گرفتن این مشاور نوشتن هر چیزی است که در دل دارید. وقتی دفتری برمیدارید و هر چه در دل دارید در آن مینویسید، بیش از هر چیز بین احساسات و هیجانهایی که در آن لحظه دارید و رفتارهایی که ممکن است از شما سر بزند وقفه ایجاد میکنید. این وقفه میتواند به شما در تحمل کردن این مسئله و کنارآمدن با آن کمکهای فراوانی کند. پس از نوشتن و مرور آنچه نوشتهاید، خودتان به بسیاری از افکار نادرست یا افراطی خود پی میبرید و میتوانید با آنها منطقیتر برخورد کنید.
برای مثال، یکی از افکاری که پس از متوجه شدن این امر ممکن است به ذهن خطور کند این است که «او مرا احمق فرض کرده و به من دروغ گفته. بهش نشان میدهم که احمق کیست.» این فکر میتواند به طیف وسیعی از رفتارهای نابهنجار و غیر منطقی منجر شود، ولی با نوشتن و مرور آن، پس از مدتی، احساس و هیجان همراه با آن ملایمتر و قابل تحملتر شود. وقتی التهاب و خشم ناشی از این فکر کاسته شود، میتوان آن را با افکار دیگری مانند «احتمالاً امیدوار بوده که من این موضوع را نفهمم» یا «حتی اگر چنین فکری داشته، من هوشمندتر از این حرفها هستم» و یا هر فکر منطقی دیگری جایگزین کرد.
هنگامی که پس از فهمیدن مسئله به این فکر میافتید که «حتماً اشکالی در کار من بوده که او مرا کافی نمیداند»، میتوان با مکث و صبر اندکی متوجه این مسئله شد که «اگرچه احتمال دارد مشکلی در رابطه باشد، مسلماً این مسئله صرفاً تقصیر من نیست» یا «من میدانم چیزی برایش کم نگذاشتهام، پس مشکل صرفاً از سوی من نیست» عبارتهای مناسبتر و تسکینبخشتری هستند. نوشتن و مرور هر آنچه ممکن است در آن لحظه ذهن شما را مشغول کند مزیت دیگری نیز دارد: درباره خودتان و کاستیها و حتی مشکلاتتان نکات بسیاری میآموزید. مرور کردن و خواندن دوباره فکرها و یادداشتها و تلاش برای سروکلهزدن با آنها و یافتن جایگزین منطقیتری برای آنها، هم با مشغول کردن ذهن شما، التهاب و ناراحتی مربوط به ماجرا را میکاهد و هم به شما در حل منطقیتر مسئله کمک میکند.دختر جوانی که برای بار دوم از نامزد جدید خود خیانت دیده بود در پی یافتن راهحل به مشاور مراجعه کرد و پس از درک این مسئله که مشکل اصلی در خود او نیست، توانست احساس بهتری پیدا کند و راحتتر با این مسئله کنار بیاید.
مشاوره با فرد جوان دیگری از جنس مخالف ممکن است شما را در معرض خطر درگیر شدن در رابطه دیگری قرار دهد که به احتمال زیاد منطقی و سنجیده نیست و پایان خوشی نخواهدداشت.
درد دل و مشورت کنید
در مواقعی که چنین مشکلی روی میدهد و از آنجا که این امر با ناراحتی و پریشانی بسیاری همراه است، مشورت و درد دل کردن با فردی دیگر میتواند بسیار کمککننده و تسکینبخش باشد. اما باید در انتخاب کسی که با وی مشورت میکنید دقت زیادی داشته باشید، زیرا خیلی از افراد ممکن است برای این کار مناسب نباشند. برای مثال، دوستی را که خود تجربه مشابهی داشته ـ اگرچه ممکن است شما را خوب درک کند ـ برای مشورت انتخاب نکنید. این دوست شکست خورده ممکن است به خاطر همدلی و برانگیخته شدن احساسات مشابه در خودش و وارد کردن مسائل شخصیاش، شما را به بیراهه بکشاند یا آتش غم و اندوه شما را شعلهورتر کند. همچنین کسانی که ممکن است در آینده با هر دو نفر سروکار داشته باشند و دانستن این مسئله باعث ازبین رفتن آبروی فرد مقابل نزد او میشود برای مشاوره مناسب نیستند. این را به خاطر داشته باشید که از بین رفتن آبروی فرد مقابل به ضرر خود شما خواهدبود.
از سوی دیگر، در این شرایط حساس و آسیبپذیر، مشاوره با فرد جوان دیگری از جنس مخالف ممکن است شما را در معرض خطر درگیر شدن در رابطه دیگری قرار دهد که به احتمال زیاد منطقی و سنجیده نیست و پایان خوشی نخواهدداشت. مریم پس از به هم زدن رابطه با همسرش، متوجه شد که یکی از دوستان وی برای حمایت و دلداری او تلاش زیادی میکند. واز دریافت حمایت مردانهاش لذت میبرد، تا جایی که روزی متوجه شد وابستگیاش به همسر به این فرد منتقل شده است. به نظر میرسد مشورت با افراد میانسال یا همجنس که به تجربه و خرد آنها اطمینان داریم و میتوانیم به رازداری و کمک ایشان اعتماد کنیم، بهترین گزینه برای مشورت و کمک گرفتن است.
[ یکشنبه 93/1/24 ] [ 10:8 عصر ] [ ن. قاسمی ]